ژیان محمدی
زنستیزی در ایران مسئلهای فراتر از یک مشکل فرهنگی یا اجتماعی است. این یک ابزار سیاسی است که ولایت فقیە از آن برای حفظ قدرت و استمرار نظام مردسالار خود بهره میگیرد. بیش از چهار دهه است که این رژیم با اعمال قوانین تبعیضآمیز، کنترلهای مذهبی و سرکوب اجتماعی، زنان را محدود کرده و تلاش میکند از طریق محدود کردن نیمی از جمعیت، کل جامعه را تحت سیطره خود نگه دارد.
سیاستهای حکومت در حوزه زنان واضح و هدفمند است. از حجاب اجباری گرفته تا محدودیتهای شغلی و سیاسی، از تبعیض در ارث و ازدواج تا ممنوعیتهای آموزشی، همگی نشاندهنده این است که زن آگاه تهدیدی برای نظام محسوب میشود. حکومت به خوبی میداند زن با آگاهی و استقلال خود خانوادهها و در نهایت جامعه را بیدار میکند. به همین دلیل تلاش میکند زنان را کنترل، تحقیر و سرکوب کند و هرگونه صدای اعتراضی آنان را خاموش سازد.
این سرکوب تنها محدود به قوانین و مقررات نیست؛ فرهنگ رسمی، رسانهها و سیستم قضایی نیز در تقویت زنستیزی نقش دارند. دختران از کودکی آموزش میبینند که آزادی آنان خطرناک است و باید مطیع، آرام و بیصدا باشند. این پیام مداوم، نسلها را با محدودیت و ترس آشنا کرده و جامعه را در حصار مردسالاری نگه داشته است.
با این حال، زنان هرگز تسلیم نشدهاند. از اعتراضهای خیابانی تا جنبشهای مدنی، زنان پیشقراول مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی بودهاند. جنبش “ژن، ژیان، ئازادی” نه تنها اعتراض علیه تبعیض و سرکوب بود، بلکه گفتمانی سیاسی است که پایههای نظام مردسالار و دیکتاتوری را به چالش میکشد. این جنبشها نشان دادهاند که زنانی که برای آزادی خود مبارزه میکنند، نه تنها هویت خود را بازمییابند، بلکه جامعه را نیز بیدار میکنند.
اپوزیسیون ایرانی باید به این حقیقت توجه کند که مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی بدون تامین آزادی و حقوق زنان ناقص و بیثمر خواهد بود. زنستیزی ستون بقای دیکتاتوری است و آزادسازی زنان، آغاز فروپاشی قدرتهای غیردموکراتیک و مردسالار در ایران محسوب میشود. هر سیاست یا فعالیت سیاسی که زنان را در نظر نگیرد، قادر به ایجاد تغییر واقعی نخواهد بود.
تجربه تاریخی نشان داده است که هر جامعهای که نیمی از جمعیت خود را تحت سرکوب و تبعیض قرار دهد، قادر به دستیابی به دموکراسی، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار نخواهد بود. زنان تنها قربانی سرکوب نیستند؛ آنها کلید اصلی تحقق جامعهای آزاد و برابر هستند.
برای رسیدن به جامعەی آزاد، دموکراتیک و سکولار، ارتقای جایگاه زنان و تضمین حقوق آنان ضروری است. این شامل دسترسی برابر به آموزش، اشتغال، آزادی بیان، مشارکت سیاسی و حفاظت قانونی برابر است. جامعهای که زنان در آن آزاد و برابر نباشند، هرگز نمیتواند خود را آزاد و دموکراتیک ببیند.
در نهایت، مبارزه علیه زنستیزی، مبارزه علیه استبداد و نابرابری است. هر حرکت واقعی برای دموکراسی، عدالت اجتماعی و آزادی در جغرافیای ایران باید با حمایت و ارتقای جایگاه زنان آغاز شود. آزادی زن، پایه و اساس جامعهای آزاد و دموکراتیک است و تحقق آن، مسیر به سوی آیندهای برابر، عادلانه و انسانی را هموار میکند.




